
کجای زندگی ام ایستاده ام اکنون
که در ستیزه های بیم و امید
بلند ترین اندیشه ها هم سپر انداخته اند ؟
گاه و بیگاه به خود طعنه زنان می گویم
کجاست آن معلم بدخلقِ پندآموزم
که ضرب ترکه اش
به جز به دست خویش
فرود درد نشد
کجای این معلمم اکنون ؟
شاید این مهر، ماهِ دلجویی ست
ترکه را قاب می گیرم
زخم ها را می بوسم
و بازانجامِ این سرانجام را
پاییز دیگری خواهم ساخت ...
