
ساده دوست داشتنت
همانطور که در پیچیده ترین تبیین ها نمی گنجید،
از لابلای تقلای رسم و رنگ
چیزی را طلب نمی کرد...
انگار داشت امواج قلبم
زمین گیر خاک مرده می شد
که آســــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــان را
هدیه ام کردی
تا من برایت از صبح
ب
ا
ر
ا
ن
بیاورم...
تنهای غروب مبهم شهریوری !
من و تو
هیچ گاه به پایان نمی رسیم
فصل ها شهادت می دهند ...
