
بگو از صبح با من عشق
بگو از عشق با من
یار،
بگو از اشک خونبار و تمام سالهای پشت دیوارت
درین دوران حسرت بار...
بگو از خنده
حتی دیر
بگو از مژده
حتی دور
بگو از بیم و امیدت
اگرچه
دار ...
بگو،
بشکن سکوت سرد این دریای بی موج
بگیر از آسمان اوج
به لشگر کن ستاره فوج فوج و
با دلم از عشق گو
بسیار...
بهاری تازه در راه است
گل از یاد تو عطرآگین
زمین با نام تو سبز است
بهار تازه ات پُربار ...
