از خورشید خسته
به رویا دل می بندد
گم و گور و ناپیدا
در جستجوی عصاره ی جاودانگی
و سوال بی پاسخش
به رویا دل بسته
همیشه در راه اشتباه
به سوی اشتباه
و با اراده ای اشتباه...
آیا «انکار این دیوانگی
خود
جنون نبود ؟ »